روستای صرفه/ابادی از یاد رفته....

روستای صرفه از توابع دهستان گروه/احمداباد بخش راین استان کرمان

روستای صرفه/ابادی از یاد رفته....

۱۶ مطلب در مهر ۱۳۹۳ ثبت شده است


۰ نظر ۳۰ مهر ۹۳ ، ۱۲:۰۳
نوشته شده توسط : سید

گاو ما ما می  کرد

 گوسفند بع بع می کرد

سگ واق واق می کرد

و همه با هم فریاد می زدند حسنک کجایی

 شب شده بود اما حسنک به خانه نیامده بود.حسنک مدت زیادی است که به خانه نمی آید.او به شهر رفته و در آنجا شلوار جین و تی شرت های تنگ به تن می کند.او هر روزصبح به جای غذا دادن به حیوانات جلوی آینه به موهای خود ژل می زند

۲ نظر ۲۹ مهر ۹۳ ، ۲۳:۵۴
نوشته شده توسط : سید


۰ نظر ۲۹ مهر ۹۳ ، ۱۳:۲۱
نوشته شده توسط : سید


۱ نظر ۲۵ مهر ۹۳ ، ۱۸:۲۳
نوشته شده توسط : سید

۱ نظر ۲۵ مهر ۹۳ ، ۱۱:۵۶
نوشته شده توسط : سید

چه شاد و خرم، چه باصفایی

در شهر ما نیست جز دود و ماشین

دلم گرفته از آن و از این

در شهر ما نیست جز داد و فریاد

خوشا به حالت که هستی آزاد

ای کاش من هم پرنده بودم

با شادمانی پر می­ گشودم

می رفتم از شهر به روستایی

آنجا که دارد آب وهوایی....

۱ نظر ۲۴ مهر ۹۳ ، ۲۳:۲۷
نوشته شده توسط : سید

۰ نظر ۲۴ مهر ۹۳ ، ۱۷:۵۵
نوشته شده توسط : سید



۰ نظر ۲۴ مهر ۹۳ ، ۱۳:۳۴
نوشته شده توسط : سید

بسم الله الرحمن الرحیم

روستای صرفه با فاصله ی حدود 180 کیلومتری از مرکز استان کرمان و فاصله ی 5 کیلومتری از روستای احمد اباد-گروه قرار دارد.

جاده ان خاکی و با سربالایی و سراشیبی نسبتا تندی عجین شده است


۱ نظر ۲۳ مهر ۹۳ ، ۱۱:۰۴
نوشته شده توسط : سید

                         

مردم بالادست، چه صفایی دارند....

چشمه‌هاشان جوشان، گاوهاشان شیرافشان باد....

من ندیدم دهشان،

بی‌گمان پای چپرهاشان جا پای خداست.

ماهتاب آن‌جا، می‌کند روشن پهنای کلام.

بی‌گمان در ده بالادست، چینه‌ها کوتاه است...

مردمش می‌دانند، که شقایق چه گلی است.

بی‌گمان آن‌جا آبی، آبی است.

غنچه‌یی می‌شکفد، اهل ده باخبرند.

چه دهی باید باشد.

کوچه باغش پر موسیقی باد.

مردمان سر رود، آب را می‌فهمند........

گل نکردندش، ما نیز

آب را گل نکنیم.

۰ نظر ۲۳ مهر ۹۳ ، ۰۹:۳۵
نوشته شده توسط : سید