بر موی چو خاکستر من طعنه مزن
آتشکده ای درون جانست هنوز
تا صنع خدا را نگرم دیده ی من
بر چشم غزالان نگرانست هنوز
گر شور جوانی ام تو را باور نیست
آماده ی روز امتحانست هنوز
مدرسه ی قدیمی روستای صرفه که در حال حاضر شباهتی به مدرسه ندارد و از ان بعنوان اغل گوسفندان استفاده می شود
۱ نظر
۱۳ ارديبهشت ۹۴ ، ۲۱:۱۳