روستای صرفه/ابادی از یاد رفته....

روستای صرفه از توابع دهستان گروه/احمداباد بخش راین استان کرمان

روستای صرفه/ابادی از یاد رفته....

نه دستی داشتم بر سر، نه پایی داشتم در گل
به دست خویش کردم اینچنین بی دست و پا خود را


ببین وحشی که در خوناب حسرت ماند پا در گل
کسی کو؟ بگذراندی تشنه از آب بقا خود را



تصاویری از جاده ی صرفه در ادامه مطلب:



۰ نظر ۲۵ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۰:۲۹
نوشته شده توسط : سید

زین گونه ام که در غم غربت شکیب نیست
گر سر کنم شکایت هجران غریب نیست
گم گشته دیار محبت کجا رود
نام حبیب هست و نشان حبیب نیست



۰ نظر ۲۴ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۵:۴۶
نوشته شده توسط : سید

با عاشقان به حال وداعی سفر بخیر
از دوری تو عاقبت چشم تر به خیر
تنها شدیم و خلوت ما گریه خیز شب
اشک شبان غربت و آه سحر به خیر

تصاویری از فروردین 94 در روستای صرفه:

۰ نظر ۲۳ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۱:۳۴
نوشته شده توسط : سید

گر گرگ مرا شیر دهد، میش من است 

بیگانه اگر وفا کند، خویش من است

نگفتم زلف تو دزد است، از کیدش مباش ایمن

به مرگ گله راضی شو، چو گرگی را شبان کردی...




۰ نظر ۲۲ ارديبهشت ۹۴ ، ۲۰:۳۹
نوشته شده توسط : سید

گراز یا گاو کوهی که از گونه خوک‌ها به شمار می‌رود، در واقع همان خوک وحشی است.

این حیوان که به وفور در منطقه وجود دارد هم گیاه خوار و هم گوشت خوار است،مهارت بالایی در کندن و حفر زمین و خرابکاری و کندن پوست درختان و ریشه ی گیاهان دارد و طی سالیان دراز خسارت های زیادی به مردمان این مناطق وارد کرده است.

گوشت این حیوان در اسلام حرام است زیرا خوک حیوانی است که نماد بی‌غیرتی است و حیوانی بسیار کثیف است و هیچ تعصبی نسبت به جفت خود ندارد و از لحاظ جنسی بسیار بی‌قید و بند است. محققان در بررسی‌های خود به این نتیجه رسیدند که این خصوصیات خوک با مصرف گوشت آن قابل انتقال به انسان است و افرادی که مرتب از گوشت خوک استفاده می‌کنند، به مرور دچار بی قیدی نسبت به خانواده خود می‌شوند و در این امور بی توجه می‌‌شود.




۰ نظر ۲۲ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۰:۵۸
نوشته شده توسط : سید

عمر شیشه ی عطر است، پس نمی ماند
پرنده تا به ابد در قفس نمی ماند

مگو که خاطرت از حرف من مکدر شد
که روی آینه جای نفس نمی ماند...



۰ نظر ۲۰ ارديبهشت ۹۴ ، ۲۰:۴۳
نوشته شده توسط : سید

همچو نی می نالم از سودای دل
 آتشی در سینه دارم جای دل
من که با هر داغ پیدا ساختم
سوختم از داغ نا پیدای دل

 رودخانه ی صرفه که متاسفانه در سالهای اخیر به علت کم ابی در فصل تابستان معمولا اب سطحی ندارد و در فصول زمستان و بهار اب این رودخانه به راه می افتد و  با گذشتن از باغهای صرفه و در نهایت از تنگ صرفه خارج می شود و پس از عبور از کوه های پرپیچ و خم تنگ صرفه با رسیدن و برخورد با رودخانه ای دیگر محلی به نام دو رودخانه ای را تشکیل می دهند که در نهایت این اب به سد روستای گیشیگان (گشیگان) می ریزد.

تصاویر بیشتر رودخانه ی صرفه را در ادامه مطلب مشاهده کنید:

۰ نظر ۱۹ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۸:۵۲
نوشته شده توسط : سید

چه زیبــا می گفت مترسک....

                   وقتی نمی شود رفت...

                                  همین یک پا هم اضافیست....


۰ نظر ۱۸ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۹:۲۷
نوشته شده توسط : سید
 

من بلوطی پیر بودم پای یک کوه بلند
نیمم آتش سوخت ، نیم دیگرم را باد برد

بال کوبیدم قفس را بشکنم عمرم گذشت
وا نشد بدتر از آن بال و پرم را باد برد...

۲ نظر ۱۸ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۰:۰۵
نوشته شده توسط : سید

فریاد که از عمر جهان هر نفسی رفت
 دیدیم کزین جمع، پرکنده کسی رفت
 شادی مکن از زادن و شیون مکن از مرگ
زین گونه بسی آمد و زین گونه بسی رفت


۰ نظر ۱۷ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۱:۲۲
نوشته شده توسط : سید