صرفه بهشتى سر به فلک کشیده از کویر
جمعه, ۲۱ آذر ۱۳۹۳، ۰۵:۱۷ ب.ظ
به نام خداى دلدادگى و عاشقى
یادم باشد ز بهشت کویر انچه سزاوارش است بگویم روستاى ز مرمانى سخت و
کوش و مهربان که با دل و ایمان به جنگ مشکلات زندگى میروند و بر لبانشان
همیشه لبخند زندگى جاریست راستى از سرزمینم بگویم سرزمینى که کوهاى سر به
فلک کشیده اش به من درس مقاومت داد کوهایى که استوارى از وجودشان شعله
میکشد یاد عقابهاى کوهستانش بخیر باد یاد نغمه هاى کبک هایش بخیر باد یاد
چشمه هاى گوارایش که از دل کوه اب را براى مردمان ارمغان میاورند بخیر باد
یاد باغ هاى سرسبزش که شادى را در وجود مردمانش جاودان میکنند بخیر باد
یاد کشاورزانش که دلى محکم و عشقى سرشار انان را بیل بدست به سوى کشتزارهایشان میکشاند بخیر باد
دلم براى باغ صرفه تنگ شده دلم براى قله باغ تنگ شده یادش بخیر ان
هنگام که بر بالاى قله باغ گزر میکردم از ان بالا به صرفه نظر میکردم
خداییش جز عشق چیزى نمیدیدم چه زیبا بود صرفه و چه زیباتر بود وجود خدایى
که این چنین طبیعتى زیبا افریده
۹۳/۰۹/۲۱