روستای صرفه/ابادی از یاد رفته....

روستای صرفه از توابع دهستان گروه/احمداباد بخش راین استان کرمان

روستای صرفه/ابادی از یاد رفته....

یادش بخیر, ایام کودکی

شبهای بلند زمستان روستا

سخاوت بی حد اسمان وبرف هدیه ی خدای کودکی.

یادش بخیر چک چک بخاری نفتی وگر گرفتن خانه از محبت ساکنانش. چه لذتی داشت کنار پنجره ی خیس , تماشای چتر سیاه اسمان بر روی زمین سفید سفید. اخ جان فردا مدرسه تعطیل است!

.یادش بخیر.


آنقدر آرزو می کشم تا تکرار غریبانه عاشقی ام در کوچه های خلوت تنهایی دلم جوانه زند و دوباره زنده شود درد جدایی عاشقی...

ویادمان باشد که خاطرات تخته سیاه نیست که هرکی آمد رویش بنویس و هر کس هم که رفت بشه اسمشو پاک کرد؟؟؟ شایدروزی به کوچه خاطرات گذشته برگردیم... شایدخواستیم دوباره درآن حوالی گشتی بزنیم... شایدخاطری ازیار منتظر لمس نگاهمان باشد.... شایدبه کوچه های قدیمی باخاطرات گذشته برگردیم....

حال همه ما خوب است ملالی نیست جز گمشدن گاه به گاه خیالی دور که مردم به آن شادمانی بی سبب می گویند با این همه عمری اگر باقی بود طوری از کنار زندگی میگذرم که نه زانوی آهوی بی جفت بلرزد و نه این دل نا ماندگار بی درمان...

۰ نظر ۰۹ دی ۹۳ ، ۲۲:۴۶
نوشته شده توسط : سید
۰ نظر ۳۰ آذر ۹۳ ، ۲۲:۰۸
نوشته شده توسط : سید

به نام خداى دلدادگى  و عاشقى 


یادم باشد ز بهشت کویر انچه سزاوارش است بگویم روستاى ز مرمانى سخت و کوش و مهربان که با دل و ایمان به جنگ مشکلات زندگى میروند  و بر لبانشان همیشه لبخند زندگى جاریست  راستى از سرزمینم بگویم سرزمینى که کوهاى سر به فلک کشیده اش به من درس مقاومت داد کوهایى که استوارى از وجودشان  شعله میکشد یاد عقابهاى کوهستانش بخیر باد یاد نغمه هاى کبک هایش بخیر باد  یاد چشمه هاى گوارایش که از دل کوه اب را براى مردمان ارمغان میاورند بخیر باد یاد باغ هاى سرسبزش   که  شادى را در وجود مردمانش جاودان میکنند بخیر باد
 یاد کشاورزانش که دلى محکم و عشقى سرشار  انان را بیل بدست به سوى  کشتزارهایشان  میکشاند بخیر باد
دلم براى باغ صرفه تنگ شده دلم براى قله باغ تنگ شده  یادش بخیر ان هنگام که بر بالاى قله باغ گزر میکردم از ان بالا به صرفه نظر میکردم خداییش جز عشق چیزى نمیدیدم چه زیبا بود صرفه و چه زیباتر بود وجود خدایى که این چنین طبیعتى زیبا افریده
۰ نظر ۲۱ آذر ۹۳ ، ۱۷:۱۷
سید روح الله سادات حسینی گروه


۰ نظر ۱۹ آذر ۹۳ ، ۱۹:۴۶
نوشته شده توسط : سید


زندگی، وزن نگاهی است که در خاطره ها می ماند
شاید این حسرت بیهوده که بر دل داری
شعله گرمی امید تو را، خواهد کشت
زندگی درک همین اکنون است
زندگی شوق رسیدن به همان
فردایی است، که نخواهد آمد
تو نه در دیروزی، و نه در فردایی
ظرف امروز، پر از بودن توست
شاید این خنده که امروز، دریغش کردی
آخرین فرصت همراهی با، امید است
زندگی یاد غریبی است که در سینه خاک
به جا می ماند....


تصاویری از طبیعت صرفه در قالب 6 عکس در ادامه مطلب:

۱ نظر ۱۳ آذر ۹۳ ، ۲۰:۱۱
نوشته شده توسط : سید

چشمه ای که حتی در سالهای کم ابی و بی ابی هرگز ابش را از اهالی دریغ نکرد....


۰ نظر ۱۱ آذر ۹۳ ، ۱۹:۰۹
نوشته شده توسط : سید


تیر برقی «چوبیم» در انتهای روستا
بی فروغم کرده سنگ بچه های روستا

۰ نظر ۱۰ آذر ۹۳ ، ۲۲:۵۷
نوشته شده توسط : سید
۰ نظر ۳۰ آبان ۹۳ ، ۱۴:۴۶
نوشته شده توسط : سید

۰ نظر ۲۲ آبان ۹۳ ، ۲۳:۳۱
نوشته شده توسط : سید
۰ نظر ۲۲ آبان ۹۳ ، ۱۷:۵۶
نوشته شده توسط : سید